پيام
+
تخم مرغي رفته بود اينترويو/تا مگر کوکو شود يا نيمرو/تخم مرغي بود با شور و اميد/خواست تا مرغانه اي باشد مفيد/فرم استخدام را پر کرده بود/عکس هم همراه خود آورده بود/توي مطبخ از براي شرح حال/پشت هم کردند هي از او سوال:/کيستي تو، از کدامين لانه اي؟/بوده اي قبلاً در آشپزخانه اي؟/کي ز پشت مرغ افتادي برون؟/
توي ماهيتابه بودي تاکنون؟/تجربه داري و فرزي در عمل/جاي ديگر کار کردي في المثل؟/بقيه ...

* راوندي *
91/7/2

*~*~*سعيد*~*~*
1- داغ گشتي توي روغن يا کره؟/حل شدي در شنبليله يا تره؟/با نمک فلفل بهم خوردي دقيق؟/خوب کف کردي شدي کلاً رقيق؟/پشت و رويت سرخ شد روي اجاق؟/باد کردي از فشار احتراق؟/تخم مرغ اين حرف ها را که شنيد/روي وحشت زرده اش هم شد سفيد!/ژوري اينترويو هم بي مجال/لحظهاي غافل نميشد از سوال:/گر "رزومه" داري و "سي.وي" بيار/ورنه بيخود آمدي دنبال کار...
*~*~*سعيد*~*~*
2- گر نداري توي کارت سابقه/ردّ ردّي گرچه باشي نابغه/گفت لرزان تخم مرغ بينوا/نيست قانون شما بر من روا/خوب من تازه ز مرغ افتاده ام/صفرکيلومترم و آماده ام/هرکسي کرده ز يک جائي شروع/ميکند خورشيدش از يکجا طلوع/گر نه در جائي خودم را جا کنم/تجربه پس از کجا پيدا کنم؟/گر که مرواري نباشد در صدف/پس چگونه تجربه آرد به کف؟
*~*~*سعيد*~*~*
3- گر که در ميدان نرفته کره اسب/تجربه را پس چه جوري کرده کسب؟/گفت "شف" با او که: - زر زر کافيه!/بيش از اين هم ماندنت علافيه/تخم مرغ هم اينقدر پر مدعا/دست به نطقش را ببين بهر خدا!/تجربه اول برو پيدا بکن/بعد فکر پخت و پز با ما بکن/تخم مرغ بينوا با قلب خون/آمد از آن آشپزخانه برون/رفت غمگين، صاف پيش مادرش/تا که گرما گيرد از بال و پرش
*~*~*سعيد*~*~*
4- گفت مادرجان مرا هم جوجه کن/جزو باند جوجه هاي کوچه کن/مرغ مادر گفت که: - دير آمدي/پس چرا طفلم به تأخير آمدي؟/من به تو گفتم بگير اينجا قرار/تو خودت عازم شدي دنبال کار/مهلت جوجه شدن شد منقضي/پس چه شد کوکوپزي، نيمروپزي؟/تخم مرغ اشکش درآمد پيش مام/ماجرا را گفت از بهرش تمام/گفت در نيمروپزي گشتم کنف/چونکه از من تجربه ميخواست شف
*~*~*سعيد*~*~*
5- سابقه يا تجربه با من نبود/آشپزخانه مرا ريجکت نمود/موعد جوجه شدن هم که گذشت/آه مادر بچه ات بيچاره گشت!/من از آنجا مانده، زينجا رانده ام/فاتحه بر هستي خود خوانده ام/رفت فرصت هاي عالي از کفم/حال ديگر کاملاً بي مصرفم/پس در اين دنيا به چه چيزي خوشم؟/ميروم الان خودم را ميکشم!/گفت مادر: - طفلکم قدقدقدا/چند مدت صبر کن بهر خدا
*~*~*سعيد*~*~*
6- صبر کن طفلم بيايد نوبهار/باز پيدا ميشود بهر تو کار/گرچه اکنون فرصتت سرآمده/تو نگو دنيا به آخر آمده/تخم مرغ آنجا به حال انتظار/ماند تا از ره بيايد نوبهار/عيد نوروز، عيد پاک آمد ز راه/روي هر ميزي بساطي دلبخواه/شربت و شيريني و قند و نبات/تخم مرغ رنگ کرده در بساط/روي ميز خانهي بانو بهار/يک سبد مرغانه خوش نقش و نگار
*~*~*سعيد*~*~*
7- تخم مرغ ما نشسته آن ميان/ميفروشد فخر بر اطرافيان/از همه خوشرنگ تر، خندان و شاد/حرف هاي مادرش آمد به ياد:/بهر هرکس در جهان قدقدقدا/هست يک جا و مکان قدقدقدا/نيست بي مصرف کسي قدقدقدا/هست امکان ها بسي قدقدقدا/هرکسي بايد بيابد جاي خود/تا نهد جاي مناسب پاي خود/پس تو هم توي مدار خويش باش/فارغ از مأيوسي و تشويش باش/چون شبيه تخممرغ است اين کره/روز و شب گردش کند بي دلهره
*~*~*سعيد*~*~*
8- خود تو هم هستي عزيزم بيضوي/در مدار خويش گردش کن قوي/زندگي زيباست، زيبايش ببين/هم ز پائين، هم ز بالايش ببين/تخم مرغ ما ز پند مادري/شادمان لم داد آنجا يکوري/گفت گر مطبخ به من ميداد کار/در کجا بودم کنون اي روزگار؟/گشته بودم جوجه گر روي حساب/اي بسا که ميشدم جوجه کباب/پس چه بهتر که بد آوردم زياد/حال راضي هستم و ممنون و شاد
*«طلوع»*
خييييلي جالب! :) ... ولي فك كنم واسه زماناي قديم بوده...چون تخم مرغا هم ديگه الان به خودشون مي بالن با اين قيمت ها :)))
*«طلوع»*
ياد شعر محبوبم افتادم : جوجه جوجه طلايي // نوكت سرخ و حنايي ............................... :دي
*~*~*سعيد*~*~*
:) خوشهالم ک خوشتون اومد :) والا جديد ب دست من رسيده!!! :))))))) شعر محبوبتونو 1 بار کامل بذاريد ک ما هم فيض ببريم :)
*«طلوع»*
مگه شعر محبوبمو بچه بوديد، نشنيديد؟ :)
*~*~*سعيد*~*~*
ن والا!!! شايدم يادم نيست!!! :))
*«طلوع»*
جوجه جوجه طلائي// نوکت سرخ و حنائي// تخم خود را شکستي// چگونه بيرون جستي// گفتا جايم تنگ بود //ديوارش از سنگ بود// نه پنجره نه در داشت// نه کس ز من خبر داشت// دادم به خود يک تکان// مثل رستم پهلوان// تخم خود را شکستم// اينگونه بيرون جستم...يادتون نيومد؟
*~*~*سعيد*~*~*
ن والا!!! اون زمان ک ما بچه بوديم جنگ و بد بختي بود!!! هيشکي با تخم مرغ شعر نميساخت!!! همه ميخوردنش!!! :))
*«طلوع»*
خيلي معروووووووووووووووفه!!!!!!! يه سرچ كنيد در موردش...آقا سعيد اعتراف كنيد چند سالتونه كه زمانتون جنگ و بدبختي بوده :ديييي
*~*~*سعيد*~*~*
بابا منظور همون دوران بعد از جنگه!!! همون دوران ک تو مدرسه هر ميز 14 نفر توش مينشستن!!! :)))))
*«طلوع»*
آها :دي ...آخه طوري گفتين كه فك كردم حداقل يكي از جنگاي جهاني رو ديدين :دييييييييييي :)))
*«طلوع»*
ما 4 نفره مينشستيم (تكنولوژي ما پيشرفته تر بوده:دي)
*~*~*سعيد*~*~*
:)))))))))))) والا خاطرات جد پدريم را در مورد جنگ جاني دوم خوندم!!! ولي خودم نبودم ک ببينم!!!! :)))))))
*«طلوع»*
اون «جوجوجه جوجه طلائي» رو هم خيلي دنبال آهنگش گشتم. اصلا نبود :( همش متنش بود
*~*~*سعيد*~*~*
اينا مگه آهنگم داره؟؟!!
*«طلوع»*
آره!!! خب ميگم از هركي بپرسين، يه عالمه خاطره هم ازش داره...نميدونم شما چطور نشنيدين :)))
*«طلوع»*
اتفاقا ترانه ش خيلي قشنگه .... جووووووووووووووووووجه جووووووووووووووجه طلاااااااااااااااااااااااائي ... نوكت سرخ و حناااااااااااااااااااااااااائي............ :))
*~*~*سعيد*~*~*
والا اون زمان ما فقط تو مهد کودک سر زد از افق ميخوندن!!! :(( چ پيشرفتي کرده هاااااااا!!!
*«طلوع»*
:))) .... يه بار مربي مهد كودكمون گفت يكي يه شعر بخونيد.. همه يه توپ دارم قلقليه رو خوندن :ديييي... آخرش عصباني شد، گفت: اي آب ببره اين توپ قلقليو كه شما هيچي به جز اون بلد نيستين :دي ههههه خيلي جالب بود حالا كه بهش فك ميكنم :)))) ... با اجازه من برم ديگه...شب به خير ... خدانگهدار
*~*~*سعيد*~*~*
والا بخدا!!! اونم ب ما ياد دادن!!! :)) / شبتون بخير :) بسلامت :)
ني ني زهرا
حس خوندن نيست:))))))))
*«طلوع»*
چه عجب كه اونو حداقل يادتون دادن :دي :))))))))
ني ني زهرا
چه تخم مرغا زشتي!
← اف1 ✿
آخــــــــــــــــــــــــــيييييييييي..هههههههه خيلي جالب بود ايولللللللللللل
*~*~*سعيد*~*~*
ني ني : حس بگير :)) / طلوع : کاش اونم يادمون نميدادن!!! :( / ني ني : چشماتون زشت ميبينه :)) / اف1 : قابل نداشت :)
*«طلوع»*
چرا؟؟؟ نا اميد نباش! كلي نكته ي آموزنده تو يه توپ دارم قلقليه هست :دي
*~*~*سعيد*~*~*
الان شما ميتونيد 2 تا از اين نکته ها را بگيد؟؟؟!!! :))
*«طلوع»*
1- اول كه ميگه پس از عالي انجام دادن مشخا، بابام به عنوان عيدي يك عدد توپ قلقلي هديه داد! (خب كلي فرهنگ تشويق كردن و دلگرمي دادن به بچه ها رو ترويج ميده :دي) 2- ميزنم زمين هوا ميره ( پديده ي عكس قانون جاذبه نيوتن كه همه رو وادار به تفكر و كشف اين قانون جديد ميكنه :دي)
*~*~*سعيد*~*~*
ايول :)) ولي ما هيچ وقت ب اين چيزا فکر نکرديم!!! :( دوره ما همه چيز تئوري بود!!! حتي شعر 1 توپ دارم قل قليه!!!حتي توپ نداشتيم ک قل قلي بودن را لمس کنيم!!! :(( الان ماشالله امکانات زياد شده :))))))
*«طلوع»*
آه از نهادم بر اومد :(( ... چه دوران سختي زندگي ميكرديد آقا سعيد :( :)))) ... همون جنگ جهاني دوم رو ديديد من مطمئنم :دي :))))) .... ماشاالله خيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلي!!! :(
*~*~*سعيد*~*~*
والا اون زمان ما توپ هم تو مدرسه ها نبود!!! :(( ن بابا جنگ جهاني دوم نيود!!! همين سالهاي 77-78 را ميگم :(
*«طلوع»*
آخه چرا؟؟ امكانات كم بود ولي نه تا اين حد! منم سال هاي 80-81 رو ميگم :)
*~*~*سعيد*~*~*
بابا من دقيقا يادمه هر مدرسه اي ميرفتيم تازه داشت ساخته ميشد!!! هيچي امکانات نداش!!! بعد با امکانات کامل تحويل سال بعدي ها ميداديم ميرفتيم 1 مدرسه نوساز !!! :)))) ابتدايي به راهنمايي و راهنمايي ب دبيرستان را ميگما!!!
*«طلوع»*
دقيقا منم از هر مدرسه اي كه ميرفتم، بعد من اونجا آباد ميشد :(( ..
*~*~*سعيد*~*~*
:(((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((
*«طلوع»*
:^(
*«طلوع»*
http://karane.parsiblog.com/MLink/?5822703 قبلا هم ديديد ولي :)
*~*~*سعيد*~*~*
ق ب :)) / ولي راسته راسته!! :((
*«طلوع»*
:(
ني ني زهرا
سعيد الهي...چي شدي؟...از وقتي رفتي رو صندلي ديگه پيدات نيستا:)
*~*~*سعيد*~*~*
هستم!!! :)) چيزيم نشده ک!!! :))
*«طلوع»*
آقا سعيد يه عكس خوشگل واسه اين فيد بذار :((
*~*~*سعيد*~*~*
عکسش با درخواست و همکاري سرکار خانم *«طلوع»* تعويض شد :) / با تشکر از همکاري ايشون :)
*«طلوع»*
:دي ... مفتخرم كه فيدتون رو منور كردم :دي :)))))
*~*~*سعيد*~*~*
بعله :) / توجه کرديد جديدا ملت چقدر خودشونو تحويل ميگيرن؟!!! :))) امروز يارو اومده دم مغازه برادرم ميگه : آقا کار من کي تموم ميشه؟ کي تشريف بيارم؟ :)) الانم ک دوستان دارن ميترکونن :))))))))))))))))))))))))
*«طلوع»*
بله ؟؟؟؟؟!!!!!!! (آيكون غضبناااااااااك:دي) ... چند وقت پيش مهمون داشتيم، موقع رفتنشون خ خوابم ميومد ...گفتم: خيلي زحمت داديد تشريف بياريد باز هم :دييييييييييييييييييييي
*«طلوع»*
يني سوتي در حد المپيك امساااال!! :)))
*~*~*سعيد*~*~*
:))))))))))))))))))))))))))))))) مهمونتون نگفت خواهش ميکنم شما هم خونه ما بيايد زحمت بديد؟؟!!! :))))))
*«طلوع»*
نه بيچاره ها :)))) آخه ديگه با چه رويي بريم خونه شون؟!:دييييييي
*~*~*سعيد*~*~*
پ حتما مهمونتون اصفهاني بوده :)))))))))))))))))))))))))))))
*«طلوع»*
:دييييييييييييي. شما ديگه چررررررا؟؟؟؟ شما كه خودتون اصفهاني اين!!! :))
*~*~*سعيد*~*~*
:دييييييييييي حقيقته :)))))) :ديييييييييي
الهه ............
از اين فيد ايا نون دستتون رو خوردين شما؟؟:)
*«طلوع»*
هي واااااي ... والا نميدونم طرفداري كنم يا مقابله :ديييي
*«طلوع»*
نه الهه، از اين فيد تخم مرغ خورديم...نيمرو ... املت ... هي ... :(( :دي
*~*~*سعيد*~*~*
@ الهه خانم : مگه همه نون دستشونو بايد بخورن؟؟؟!!! :دي / @ طلوع : کاري نکنيد ، دستتونو بذاريد روي سرتون و روي زمين دراز بکشيد ( آيکون پليس زبل) :)) والا بخدا :))))))
الهه ............
چه همه چيزي ساحل خوش به حالت من نبودم جام خالي:))
الهه ............
آقا سعيد نون دست رو نخوريد بايد پارتي داشته باشين پس وگرنه فيداتون بعد 5سال باز هم برگزيده نميشه:دي
*~*~*سعيد*~*~*
والا پارتي ک ندارم!! :(( ولي اگه داشتم .... :دي
*«طلوع»*
نه!!!!!!!!!! من تو چارچوب در قايم ميشم :ديييي ... الهه چي خورم مگه جات خالي ؟؟؟؟؟!!!!! غير از املتي بوده؟؟؟ :ديييي (آيكون آقا سعيد اصفهوني :دي)
الهه ............
اگه داشتين چي؟؟؟؟؟؟؟كلا خوشحال نباشين اگه داشتين هم هيچ اتفاقي نميفتاد پارتي هم عمرا نمياد فيدهاي شما رو برگزيده كنه:دي
*~*~*سعيد*~*~*
شما تا حالا همون املت هم بما نداديد!!! :))))) / اگه داشتم .... حداقل اين بود ک سفارش ميکردم فيداي شما برگزيده نشه :)))))))))))))))))))))))))))))
*«طلوع»*
ايول الهه، مخصوصا وقتي عكسشم تصرفي باشه :دييييي (آيكون منت) :)))))) ... من يه بار كل پيامرسانو املت با روغن كرمانشاهي دادم؛ شما نبوديد :دي
الهه ............
اووووووووو راست ميگي ساحل يادم نبود آقا سعيد از هم وطناي اصفهانيمونن كه خيلي عزيزن:دي....../آقا سعيد بازم در اون صورت پارتي به درد شما نميخورد چون هيچ پارتي نمياد همچين سعادتي رو از دست بده كه فيدهاي من رو برگزيده نكنه:دي
*~*~*سعيد*~*~*
الهه خانم 1 آيکون اعتماد ب نفس کاذب بذاريد آخر نظرتون :)))) / کل پيام رسان - سعيد = هيچي!!! (آيکون اعتماد ب نفس) :دييييييييي
الهه ............
بر همگان واضح و مبرهن است كه من دارم حقيقت رو مي گم آقا سعيد :)....فقط شما يك كاذب هم لطف كنين تو ايكونتون اضافه كنيد:دي
*«طلوع»*
آيكون شما هم از نوع كاذبش بود :دي ... اون اعتماد به نَفَسه! :)))))))))))))))))) معادله رو حل ميكنيم (از روش زبوذدمينلايمبنتذدزاسين :دي) ... در آخر : سعيد = هيچي!!! :ديييييييييييي
*~*~*سعيد*~*~*
@ الهه : نچ!!! شما اعتماد ب نفستون کاذبه!!! :)) / @ طلوع : اگه من معلمتون بودم، مطمئنا شما از کلاس اول بالاتر نميرفتي!!! بي سوات :))))))
*«طلوع»*
اصلا مگه شما روش زبوذدمينلايمبنتذدزاسين رو بلدين شما ؟؟؟ بسيار روش جالبيه :دي (به سواتم ربطي نداره :دي)
*~*~*سعيد*~*~*
نچ!!! همين روشا را يادتون دادن ک بي سوات بار اومديد ديگه!!! :)))))
*«طلوع»*
:دي...به هر حااااااال .... املت از دستتون رفت ... :دي
*~*~*سعيد*~*~*
حالا خوبِس تو اِصفاني خودِمون 1 املِتي خوشک و خالي گيرِمون مياد :)) (با لهجه غليظ اصفهاني بخوانيد) :))
*«طلوع»*
دير گفتيد با لهجه خليظ كردي خواندم :دي
*~*~*سعيد*~*~*
:)))))))))
چتر خيس رها
زيبابود! لذت بردم!
*~*~*سعيد*~*~*
قابل نداشت :)
*~*~*سعيد*~*~*
:دي
*شاخه نبات*
:)
*~*~*سعيد*~*~*
:) اين الان يعني لايک؟؟؟!!!
*شاخه نبات*
بله ديگه
*~*~*سعيد*~*~*
پ چرا ار خودتونو سخت ميکنيد؟؟؟ همون علاق مند را بزنيد نتيجه همين ميشه :دي
*شاخه نبات*
چشمممممممم
*~*~*سعيد*~*~*
:دي
* راوندي *
لايک براي آقا سعيد با اين شعر زيبا و آموزنده !
* راوندي *
طلوع خانم آهنگ جوجه جوجه طلايي رو با خيلي از آهنگهاي ديگه کودکان رو من دارم . دو تا از شعرهايي که براي کودکان سرودم در مجموعه اي بنام چرتکه بنامهاي ساعت و پول با آهنگ سازي آقاي خير خواهي و صداي بسيار زيباي خانم مژگان عظيمي دو سالي است که به بازار آمده .
*~*~*سعيد*~*~*
آموزنده؟؟؟ :)) / قابل نداشت:)/ جناب راوندي شما ک اينا را داريد براي ما هم آپلود کنيد ک فيض ببريم :ديييييي شعراي خودتونم آدرس بديد بريم بخريم !!!
* راوندي *
بانک نرم افزاري دانش پژوهان ( دانش بانک ) تهران که تشريف آوردين اول خيابان سبلان شمالي . شايد به شهرستانها هم آمده باشه اگه بخواهيد شماره تلفنشان را بدهم .
*~*~*سعيد*~*~*
اصفهان نمايندگي فروش نداره يعني؟؟؟ بديد :)
* راوندي *
آدرس اينترنتيشان دانش بانک دات نت و تلفن 0218454
*~*~*سعيد*~*~*
مرسيييييييييييييييييييييي :) / حالا اون جوجه ، جوجه طلايي را از کجا گير بيارم؟؟؟!!!
* راوندي *
هر که طاووس خواهد بايد که جور هندوستان کشد !
*~*~*سعيد*~*~*
الان من ک جوجه ، جوجه طلايي ميخوام بايد کجا برم؟؟؟!!!
* راوندي *
سر راهت به کرمانشاه بياي تهران .
*~*~*سعيد*~*~*
کرمانشاه؟؟؟ تهران؟؟؟؟ سر راه؟؟؟ !!! راستش نگرفتم چي شد!!!! :ديييييييييييي
* راوندي *
همون شعر ساعت و پول بيشتر از جوجه طلايي به سن و سال بزرگترها ميخوره ، بعد از اينکه موفق به تهيه شديد منتظر شنيدن نظرتان هستم .
*~*~*سعيد*~*~*
آهاان!!! ن بابا من ک براي خودم نميخوام :))) براي بچه داييم ميخوام!!! :)))))) حالا بعدا براش گرفتم و گوش کرديم ، ميام نظر ميدم :ديييييييي
*«طلوع»*
سلام آقاي راوندي ؛ ممنونم الان به سايت سر ميزنم ... اميد وارم جوجه جوجه طلايي باشه اونجا :) ... كرمانشاه چيييييييييييييييييييي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! :دي
بسيجي ارزشي
جالب بود...قابل توجه افرادي كه از زندگي سير شدند.
بسيجي ارزشي
http://sayedoshohada90.parsiblog.com/Posts/4/%db%d2%e5+%cf%d1+%ce%e6%e4+%ba+%c7%da%d1%c7%c8+%cf%d1+%ce%e6%c7%c8/
*~*~*سعيد*~*~*
@ بسيجي ارزشي : قابل نداشت :) / @ اسير عشق : نظراتش ک زياد با فيد مرتبط نيست!!! کلا همش کل کله و ... :)) در کل لطف داريد :)
*~*~*سعيد*~*~*
:دي / قابل نداره :)
کلبه تنهايي*مريم*
عجب
*~*~*سعيد*~*~*
کدوم رجب؟؟؟!!! :)))))))
کلبه تنهايي*مريم*
مش رجب
*~*~*سعيد*~*~*
کدوم مش رجب؟؟؟؟!!!! :))
کلبه تنهايي*مريم*
ايشششششششش من چه بدونم..............ي
*~*~*سعيد*~*~*
ببيند من ميگم اعصاب نداريد!!! :)))))))))
کلبه تنهايي*مريم*
نخيرارم
*~*~*سعيد*~*~*
چرا... اعصاب نداريد!!!! :))
کلبه تنهايي*مريم*
باشه هرچي شمابگيد........................
*~*~*سعيد*~*~*
@ مريم خانم : ب اين ميگن مرد سالاري!!! :)))))))))) / @ جناب صياد : قابل نداره :)
*«طلوع»*
بله عكس خيييييييييييييلي باحاله ؛ :دييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي
کلبه تنهايي*مريم*
ايششششششش نخير گفتم دلتون نشكنه مگرنه هيچم اينطورنيست
*~*~*سعيد*~*~*
@ خانم طلوع : قابل شمارم نداره!!! :ديييييييييييييييييييي :)) / @ مريم خانم : ديديد گفتم اعصاب نداريد؟؟؟؟ اينم بار دوم!!!! :))))))))
کلبه تنهايي*مريم*
كواخه من عصبي باشم واي ازدست شما
*«طلوع»*
من بايد بگم قابل شما رو نداره :)))))))))))))))))))))) :دييييييييييييييييييييي
*~*~*سعيد*~*~*
همين الان!!! عصبي مال 1 ثانيتونه!!!! اعصابتون داغونه!!! (آيکن تلقين بي اعصابي ب دختر مردم) :))))))
*«طلوع»*
آيكون منت نهادن :))))))))))))))))))))) :دييييييييييييييييي
کلبه تنهايي*مريم*
اخه من كنكوريم عصبي نكنيد
*~*~*سعيد*~*~*
طلوع خانم : چ منتي ؟؟؟ قابل نداره!!! :)))))))))) / مريم خانم : خودتونو کنترل کنيد ... ريلکس ... ريلکس :))
کلبه تنهايي*مريم*
اقاسعيدعصبي.................ريلکس باشيدددددددددددددددددددددددد انقدرعصبي هم ضررداره ها
*~*~*سعيد*~*~*
من؟؟؟؟ عصبي؟؟؟ شما عصبي!!! :)))))))
کلبه تنهايي*مريم*
نه شماعصبي
*~*~*سعيد*~*~*
آينه ... آينه ... آينه :))))))))))))))))))))
کلبه تنهايي*مريم*
عصبي ديگه اخه چکارکنم شماعصبيد 100درصد........................
*~*~*سعيد*~*~*
از اين زاويه هم معلومه؟؟؟؟!!!! :ديييييييييييييييي ولي شما خيلي عصبي تر از من هستيد!!! :))))))))))))
کلبه تنهايي*مريم*
نخيراممممممممممممممممممممممممم شماعصبيد...............
*~*~*سعيد*~*~*
ببينيد... الان داريد داد ميزنيد!!! اين نشون ميده اعصابتون داغونه!!! :))))
کلبه تنهايي*مريم*
ايششششششششششش کودادبزنممممممممممممممممم
*maryamz*
چقدر طولانيه همه کسايي که نظر دادن کلشو خوندن؟
*~*~*سعيد*~*~*
همين ايش فتن نشونه عصبي بودنه!!! :))))))))))) / پ ن خانم دکتر!!! نصفشو خوندن تا ته خط رفتن!!!! :)))))))))))))))))))
کلبه تنهايي*مريم*
اه باشه...................شماعصبيد
*maryamz*
آخه من نصفشو هم نخوندم :دي
*~*~*سعيد*~*~*
آينه ... آينه :)) / الان نصفشو بخونيد اگه تا ته خط نرفتيد کامل بخونيد :))
کلبه تنهايي*مريم*
بــــلــــ.......ــه ::::::::::::::::::::::::::::::::!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! آينه نيازنيستاااااااااااااااااولي حقيقت تلخ............دييييييييييي
*maryamz*
چشم الان کلشو ميخونم!
*~*~*سعيد*~*~*
حقيقت اينه ک شما اعصاب مصاب نداري :)))))))))))))))))
کلبه تنهايي*مريم*
دارممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
*~*~*سعيد*~*~*
باز شما داد زدي؟؟؟!!! :)))))))))
*~*~*سعيد*~*~*
شما لطف ميکنيد خانم دکتر :)
*maryamz*
تموم شد. خيلي جالب بود. به اولش نميخورد که پندآموز باشه :دي
*~*~*سعيد*~*~*
خواهش ميکنم :) قابل نداشت :) / ديديد چقدرر ج ب؟؟؟ (آيکون کلاس گذاشتن با فيد و ترکوندن روحيه دختر مردم) :)))))))))))))))))))))))
کلبه تنهايي*مريم*
اره عصبيم چي؟...........دي جالب اينه که اونروز که شماگفتيدعصبي همه بهم مي گفتن عصبي حتي خونمون
*~*~*سعيد*~*~*
:)))))))))))) حال ميکنيد من چقدررر آدم روانشناسيم!!! :))))))) (آيکن اعتماد ب نفس) :)))))))))))
کلبه تنهايي*مريم*
نخيرام............................
*maryamz*
بهله جدي ج ب :))
*~*~*سعيد*~*~*
بعله :)))))
*«طلوع»*
چرا قابل داره :دي
*~*~*سعيد*~*~*
ن بابا نداره!!! :دي
*«طلوع»*
توجه كنيد كل ديالوگاي شما رو من بايد بگممممممممممم :دي
*~*~*سعيد*~*~*
ن بابا زحمت ميشه براتون ... خودم ميگم :))))))))))))))))))) :دييييييييييييييي
*«طلوع»*
نه شما مال منو ميگيد :دييي :)))))))))))
*~*~*سعيد*~*~*
@ خانم تسنيم : قابل نداشت :دي / @ خانم طلوع : ن ديگه اينجوري برا من زحمت ميشه!!!! :))))))))))))))))))))))))))
*«طلوع»*
سنگ پا كه سنگ پا نيست :دي
*~*~*سعيد*~*~*
پ چيه؟؟؟ :))))))))))) :دييييييييي
*«طلوع»*
فراتر از سنگ پااااااا ! :))
*~*~*سعيد*~*~*
نميدونيد فراترش ميشه سنگ چي؟؟؟؟!!! :)))))))))))
*«طلوع»*
سنگ چي ؟! (شما باز داد زدين؟ :دي):( :))))
*~*~*سعيد*~*~*
نميدونم!!! داد نزدم!!! سوالم خيلي سوالي بود!!! :)))))))))
*«طلوع»*
سنگ دست شايد :دي :))) آها دوزش بالا يود :ديييي
*~*~*سعيد*~*~*
دست :))))))))))) بعله :)
*«طلوع»*
:دي
*~*~*سعيد*~*~*
موندم ک اين فيد من چرا دوباره برگزيده نشد؟؟؟!!! :))))))))
*«طلوع»*
صبر داشته باشيد زوده هنو :دي
*~*~*سعيد*~*~*
ن بابا 1 بار برگزيده شده!!! ديگه چشمم آب نميخوره!!! ولي آدم ب اميد زندس!!! :))))))))))))
*«طلوع»*
همين برگيزده شد ؟؟!!! چند بار ميخواين يه پيامتون برگزيده شه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پ ... ر ... ر ... و ....... :ديييييييييييييييييي :))))))))) خدا اين اميدا رو از شما نگيره :)))))
*~*~*سعيد*~*~*
ههههههههههههههههههههه :ديييييييييييييي والا ما ب همين اميد زنده ايم!!! :))))))))))))
*«طلوع»*
نه ديگه رودار نشين :دي اميدتان دابل :دي
*~*~*سعيد*~*~*
ن نميشم!!! :دي / اميدتان دابل؟؟؟؟ يعني چي؟؟؟!!!
*«طلوع»*
:ديييي همون دوبل !!! :))))))))))
*«طلوع»*
double:d
*~*~*سعيد*~*~*
بعله!!! :))))))))))))))))))
*«طلوع»*
:)))))
*~*~*سعيد*~*~*
.