شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ روي يه صخره ي بلند نشسته بوديم، رو به رو يه دره عميق بود و افق در دور دست. به نقطه اي از افق که خورشيد در حال طلوع بود اشاره کرد و گفت: به نظرت خورشيد تا الان چند بار طلوع کرده؟ گفتم: ميلياردها بار! گفت: شايدم هيچي. نگاهش کردم و گفتم: آره، شايدم هيچي. بعد گفت: به نظرت خورشيد به اين فکر مي کنه که داره طلوع مي کنه؟ گفتم: نه.
گفت: ولي يه عده روي زمين دارن بهش نگاه مي کنن و مي گن الان داره طلوع مي کنه و الان غروب. اما خورشيد مثل حقيقت مي مونه که اگه توش باشي ديگه اين تفسيرها برات معني نداره. فکر کردم بايد در خورشيد بود ...
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top