پيام
+
دلم مي خواد به اصفهان برگردم/بازم به اون نصف جهان برگردم/برم اونجا بشينم در کنار زاينده رود/بخونم از ته دل ترانه و شعر و سرود/خودم اينجا دلم اونجا همه ي راز و نازم اونجا/اي خدا عشق من و يار من و اون گل نازم اونجا/چکنم با کي بگم عقده ي دل را پيش کي باز کنم/دردمو با چه زبون به اين و اون حالي کنم/آسمون گريه کند بر سر جانانه ي من/اشک ريزان شده ي دلدار در آن خانه ي من/از غم دوري او همدم پيمانه شدم/

ميراب عطش
90/2/26
*~*~*سعيد*~*~*
همچو شبگرد غزلخوان سوي ميخانه شدم/مست و ديوانه شدم مست و ديوانه شدم/بخدا اين دل من پر از غمه همه ي دنيا برام جهنمه/هر چي گويم من از اين سوز دلم بخدا بازم کمه بازم کمه/ :)
*~*~*سعيد*~*~*
همينشم خوبه!!!/البته اين مرام اصفهاني ها را ميرسونه که حاضرن رودخانه شهرشون خشک بشه و مردم بقيه شهر ها تشنه نمونن/وليييي زاينده رود اگه خشک و بي آب هم باشه واسه من زاينده روده/دوسش دارم/هيييييييچ جايي اصفهان نميشه
*~*~*سعيد*~*~*
منم!!!! :((((
ساقي رضوان
خودم مگه شما از يزداني ها نيستيد؟! اصفهاني هستيد كه!!!
ساقي رضوان
ئه؟ من فك كردم همه يزداني ها پيش همن! پس جدا افتاديد؟!:دي نه برا چي بسوزه؟!:))
*~*~*سعيد*~*~*
من رفتم / خدافظ همگي
ساقي رضوان
نه بابا نميسوزه!
فاطمه-baby
تصوير و به خصوص شعر فيد فوق العاده بوووووووووووووود..مرسي
*~*~*سعيد*~*~*
قابل نداشت/خواهش ميکنم
ميراب عطش
خانم فاطمه معلومه که واسه دوستاي اصفهوني فوق العادس